عزیزم غصه نخور زندگی با ماست
اگه باختیم امروزو فردا که بر جاست
توی این شب سیاه مه گرفته
نگاه کن خورشیدی از اون دورا پیداست
عزیزم دنیا همین جور نمی مونه
یه روز آخر می شکنه خواب زمونه
عزیزم شب همیشه شب نمی مونه
صبح می شه آفتاب میاد رو بوم خونه
عزیزم دنیا گلستون میشه یک روز
هر چی مشکل باشه آسون میشه یک روز
مهربونی جای کینه رو می گیره
هر جا دردی باشه درمون می شه یک روز
به امید آن روز
دیگه به نبودت عادت کرده بودم
خو دمو با خیالت راحت کرده بودم
دو باره زد به سرم شعر دلتنگی بگم
برای دل خو دم شعر غریبی رو بگم
گو نمو تر بکنم شوق اشکا مو ببینم
او مدی دلتنگی ها همه رفتن
شوق وصال و جا گذاشتن
تا او مدم با آغوشت جون بگیرم
خیال تازه ای رو پیش چشمای تو دیدم
دوباره نوا زشو دوست داشتنو عاشقی
سر کار گذاشتن دل تو شب ها ی بی قراری
دو باره لحظه ناب رسیدن
دو باره تشنه ی شوق بو سیدین
چه خیال ساده و خوبی
پیش چشما ی تو بودن و دل فریبی
در راه تو پویانم، کاشانه به کاشانه
بگذاشته پشت سر، غمخانه به غمخانه
از بس به کف خوبان شد دست به دست این دل
با در به درى نالد، کاشانه به کاشانه
شرح دل مشتاقم غمنامه عشق آمد
پیوسته به هر فصلش افسانه به افسانه
منع دل خویش از عشق هرگز نکنم بارى
کى راز خرد گوید دیوانه، به دیوانه؟
حکم ازلى داده است از بابت خودسوزى
در وقت طواف شمع، پروانه به پروانه
هم شانه مگر گوید راز دل صد چاکم
با تار سر زلفش، دندانه به دندانه
تنها نه دل من شد آرامگه عشقش
این گنج نهان یابى ویرانه به ویرانه
تا باده ی وحدت را در گردش جام آرم
شب تا به سحر گردم میخانه به میخانه
جز خوبى و خوشبینى در مذهب رندان نیست
نسبت ندهد بد را فرزانه، به فرزانه
زان مىکه صفاى جان از بهر «ادیب» آرد
بفزاى مرا ساقى پیمانه به پیمانه